روابط دختر و پسر
تعريف رابطه دختر و پسر
١. مراد از رابطه دختر و پسر رابطهای است که خود رابطه، هدف است و مقدمه چیز دیگری نیست. معاشرت دختر و پسری که عامل آن علمی، شغلی، اقتصادی و خویشاوندی است از این تعریف مستثناست.
۲. در این رابطه جنسیت طرفین موضوعیت دارد؛ یعنی نگاه آن دو به هم جنسیتی است.
٣. در این رابطه، احساسات و عواطف طرفین حرف اصلی را میزند.
۴. در این رابطه، نوعی درهم تنیدگی بین غریزه جنسی و قوای عاطفی طرفین وجود دارد و تفکیک آن دو در بسیاری از مواقع امکان پذیر نیست پس منظور از روابط دختر و پسر « رابطهای است صمیمانه و گرم و اغلب پنهانی که احساسات و عواطف دو طرف در این ارتباط دخالت جدی دارد و نگاه آن دو به هم نگاه جنسیتی است، نه نگاه پاک انسانی. »
دیدگاهها درباره روابط دختر و پسر
سه دیدگاه در این زمینه وجود دارد:
١. دیدگاه افراطی: در این نگرش، هرگونه ارتباطی با جنس مخالف آزاد است (رویکرد لیبرالیستی).
۲. دیدگاه تفریطی: بر پایه این رویکرد، هرگونه ارتباط با جنس مخالف مردود و نکوهش شده است.
٣. دیدگاه اعتدالی: براساس این دیدگاه، نه آزادی مطلق و رهابودن پذیرفته شده است و نه محدودیت و منع هرگونه رابطه؛ بلکه ارتباط بین دو جنس مخالف در یک چهارچوب مشخص تعریف شده است. ارتباط مجاز، ارتباطی است حداقلی و به دور از هرگونه انگیزه شهری و عاطفی و رابطهای است که در آن نگاه دو جنس به هم نگاه انسانی باشد و نه جنسیتی.
دیدگاه اسلام ناظر به همین نگرش اعتدالی است.
اصول روان شناختی حاکم بر ارتباطها
انسان هرگز بی ارتباط با دیگران زندگی نکرده است و اگرچه سطح و نوع ارتباطها تنوع میپذیرد، ارتباطات انسان هیچگاه قطع نمی شود؛ زیرا برای آدمی ارتباط با همنوع، یک ضرورت است.
ولی نکته مهم این است که نوع و کیفیت ارتباط را اهداف ما تعیین میکند. به این سبب، گاهی ارتباط آموزشی است، گاه اقتصادی، گاهی فرهنگی و برخی اوقات اجتماعی یا خانوادگی. هدف اصلی ارتباط، در قالب پیام مبادله شده فراهم میشود و به دست میآید. افزون بر آنکه هر نوع ارتباطی، شروط خاص خود را دارد که باید رعایت شود تا به هدف خود برسد.
مجموعه اصول و قواعدی کلی وجود دارد که باید در تمام ارتباطها رعایت شود. یکی از این اصول، این است که هرگز ارتباطها نباید با همدیگر هم پوشی و تداخل داشته باشد؛ یعنی در ضمن یک ارتباط، نباید هدف اصلی گم شود. اصل دیگر این است که پیام مبادله شده که معین کننده نوع ارتباط است، باید به همان نوع ارتباط محدود باشد؛ مثلا در ضمن یک ارتباط اقتصادی نباید مقاله ادبی و شعر ردوبدل شود. اگر چنین شود، به ارتباط ضرر میزند و آن را از هدفش دور میکند. همچنین اگر در ضمن ارتباط آموزشی، حواس شما متوجه مطالب دیگر مثلا گرانی و تورم شود، موجب افت کیفیت آموزشی میشود؛ بنابراین هنگام روابط با دیگران، تداخل پیامها موجب کاهش سطح ارتباط میشود. پس باید به اصول روابط انسانی پایبند باشید تا بتوانید به اهداف ارتباطها دست یابید.
دانشگاه محیط آموزشی است؛ نه بنگاه اقتصادی و روابط خانوادگی!
حتما توجه داشته باشید که دانشگاه محیط آموزشی است و علت اصلی حضورتان در دانشگاه، تحصیل علم و دانش است و نه چیز دیگر؛ ازاین رو ارتباط اساسی و اصلی شما با تمام افراد در این محیط، یک ارتباط آموزشی است و اگر ارتباط اقتصادی، دوستی و. .. برقرار شود، باید در مسیر تکمیل ارتباط آموزشی یا مقدمهای برای رسیدن به اهداف آموزشی باشد. اگر در دانشگاه، لوازم التحریر، فیش غذا، وسایل کمک آموزشی تهیه میکنید، همه برای تأمین اهداف آموزشی است.
بنابراین هر رفتاریا ارتباطی که شما را از این هدف دور کند، آفت زندگی دانشجویی و انحراف از مسیر ارتباط آموزشی تلقی میشود؛ مثلا فرض کنید در جریان آموزش در آزمایشگاه، یک پیام غیرآموزشی از جنس مخالف، نظر شما را به خود جلب کند؛ این امر تا ساعتها فکر و ذهن شما را به خود مشغول میسازد و به عنوان یک عامل مزاحم سطح تمرکز شما را در اولین گام کاهش میدهد و در گامهای بعدی مشکلات دیگری ایجاد خواهد کرد.
نتیجه سخن این است: هر عمل و ارتباطی که ارتباط آموزشی و فعالیت تحصیلی شما را تحت الشعاع خود قرار دهد و کمیت و کیفیت دانش اندوزی شما را کاهش دهد، باید از زندگی دانشجویی شما حذف شود. نکته مهم دیگر این است که تأثیر مزاحمت آمیز ارتباط با جنس مخالف را نمی توان با مزاحمتهای دیگر مقایسه کرد؛ مثلا سروصدا یا بی خوابی و گرسنگی هم ممکن است در روند آموزش و تحصیل اختلال ایجاد کند؛ ولی اصلا مزاحمت آنها در حد مزاحمت ارتباط با جنس مخالف نیست. مزاحمت اخیر فلج کننده دانشجوست
بررسی رابطه دختر و پسر از دید روان شناسی
انسان هرگز بدون ارتباط و تعامل با دیگران زندگی نکرده است و ارتباط با همنوع برای آدمی ضرورت دارد. نکته مهم آن است که نوع و کیفیت رابطه، بر اساس اهداف و اغراض و نیازهای اشخاص تعیین میشود. بدین جهت این ارتباط گاهی آموزشی، گاهی اقتصادی، گاه فرهنگی و گاه اجتماعی یا عاطفی است. هر نوع ارتباطی شروط خاص خود را دارد که فرد با مراعات آنها به نتیجه مطلوب خود میرسد. از آنجا که هر نوع ارتباطی برای برآورده کردن یک نیاز خاص است، نباید در آن ارتباط، هدف گم شود و پیام مبادله شده باید به همان ارتباط منحصر باشد؛ برای مثال، اگر در ارتباط بین استاد و دانشجو علاوه بر محتوای آموزشی، پیام اقتصادی مبادله شود، هدف آموزشی ضربه خواهد دید.
باید توجه کرد در هر ارتباطی سه مؤلفه حائز اهمیت است: ۱. پیام دهنده؛ ۲. پیام گیرنده؛ ۳. محتوای پیام. گفتنی است از بین این امور نقش تعیین کننده از آن مؤلفه سوم است. چیزی که باعث تمایز بین انواع ارتباطات است، محتوای پیامی است که ردوبدل میشود. محتوای ارتباط اقتصادی، معاملات و ردوبدل کردن چک و پول و مانند آن است و محتوای ارتباط آموزشی، کتاب و جزوه و امور علمی و محتوای پیام عاطفی مبادله دوستی و محبت است.
با توجه به مقدمه فوق، این سؤال پیش میآید که هدف از ارتباط دختر و پسر برآورده شدن کدام نیاز است و در این ارتباط (نوع ناسالم آن) چه نوع پیامی ردوبدل میشود؟ باید متوجه بود آن نیازهایی که در رابطه ناسالم و غیرطبیعی دختر و پسر ممکن است تأمین شود، از دو نوع خارج نیست و سایر انگیزهها در چنین ارتباطی درخور اعتنا نیست: ۱. نیاز عاطفی و محبتی؛ ۲. نیاز جنسی. تحقیقات نشان میدهد اکثر دخترانی که دوست پسر دارند، برای تأمین نیاز عاطفی و معمولا قصد ازدواج رابطه برقرار میکنند و اغلب پسرانی که دوست دختر دارند، برای خوشگذرانی و تفریح و ارضای غریزه جنسی اقدام به رابطه میکنند؛ به همین جهت پسران معمولا در یک زمان با چند دختر رابطه دارند تا بیشتر ارضا شوند؛ اما دختران غالبا یک نفر را برمی گزینند و به شدت به این رابطه اعتقاد دارند تا ازدواج کنند.
نکته مهم دیگر این است: تمامی افرادی که با جنس مخالف ارتباط برقرار میکنند، حتی کسانی که هدفشان ارضای شهوت است، انگیزه خویش را عشق و محبت ورزی به طرف مقابل بیان میکنند و در بسیاری از اوقات فرد مقابل را گزینه مدنظر خود برای ازدواج میدانند و وعدههای کاذب به او میدهند؛ بنابراین آنچه در ارتباط غیرصحیح با جنس مخالف مبادله میشود، عشق و محبت برخاسته از احساسات و عواطف زودگذر ناشی از شهوات دوران جوانی است که شخص هم جنس از این نوع محبت و ارائه آن ناتوان است. آنچه پسر از دختر میخواهد، محبت و عواطف و امور خاص است که پسرتوان برآوردن آن را ندارد. همچنین هیچ دختری نمی تواند نیاز عاطفی دختر دیگر را آنگونه که پسر برآورده میکند، تأمین کند و تمام مشکل روابط دختر و پسر از همین امر ناشی میشود.
آنچه از دیدگاه روان شناختی اهمیت دارد، این است که چون در این ارتباط، موقعیت و تعهدات طرفین تعریف نشده و هیچ قانونی جز عواطف و احساسات بر آن حاکم نیست، دوستان در برابر یکدیگر احساس تعهد نمیکنند و معمولا این روابط با خیانت و بی وفایی، غالبا از ناحیه پسران، همراه است؛ بنابراین چون چنین ارتباطی فاقد شروط ارتباط سالم است، ارتباطی شکست خورده و توأم با آسیب است و تا زمانی که به تعهد طرفینی شرعی و قانونی منتهی نشود، باید به شدت از آن پرهیز کرد.
به عبارت دیگر در این ارتباط دوستانه، اگر یکی از طرفین برای رسیدن به خواستههای نفسانی خویش، دیگری را قربانی شهوت خویش کند و سپس او را رها کند، فرد قربانی هیچگونه تضمینی برای احقاق حق خود و پایمال نشدن شرافت و احساسات خویش ندارد؛ برخلاف امر مقدس ازدواج که شرع مقدس و قانون اسلامی کاملا حدود و شروط و حقوق مادی و معنوی و حتی عاطفی زوجین را مشخص کرده است.
انگیزههای ارتباط دختر و پسر
انگیزههای گوناگون را پسران و دختران برای دوستی و رابطه با یکدیگرارائه میکنند. أين انگیزهها صرفاً پوشش به مظاهر مقبولی است که فرد به این وسیله میخواهد دلیل موجه و ظاهرا معقولانهای برای ارتباطهای عاطفی و جنسی نیز بر سر ارائه کند. در این قسمت به چهار نمونه از این انگیزههای ناسالم اشاره میکنیم:
1.شناخت بهتر یکدیگر برای ازدواج: یکی از بهانههای ارتباط پسران و دختران، وعده ازدواج از ناحیه پسر است. معمولا با این وعده ها، پسران دختران را به دام میاندازند. در این حالت، دختر و پسر به این بهانه که حتما با هم ازدواج خواهیم کرد، با یکدیگر رفاقت میکنند و سعی میکنند نیازهای عاطفی یکدیگر را برآورده کنند؛ اما این وعدهها اغلب در حد خیال باقی میماند و بدانها جامه عمل پوشانده نمی شود؛ زیرا خانواده، چنین افرادی را در حد لازم پخته و شایسته برای ازدواج نمی یابند، یا اگر پسر به خواستگاری دخترهم برود، خانواده دختر چنین ازدواجی را نمی پسندند.
۲. توهم قدرت و جاذبه: یکی دیگر از انگیزههای دوستی دختر و پسر این است که پسران، داشتن دوست دختر را یک قدرت اجتماعی برای خود تصور میکنند و دختران نیز داشتن دوست پسر را جاذبهای فردی و اجتماعی برای خود به حساب میآورند.
٣. پناه جویی به یکدیگر: این انگیزه بین دختران و پسرانی دیده میشود که خانواده به آنها بی محبت هستند و از وضعیت روانی و اجتماعی خویش ناراضی هستند و در این زمینه خود را سرگردان و آشفته مییابند. این افراد از طریق برقراری روابط پنهان با جنس مخالف، درصدد کسب رضایت و یافتن موقعیتی هستند که برای آنها اطمینان خاطر و رضایتمندی بیشتری فراهم شود و در پی این هستند که پناهگاهی برای جبران کمبود محبت خود فراهم سازند.
آثار روحی و روانی ارتباط دختر و پسر
1.اضطراب: از آنجا که چنین رابطهای در فرهنگ اسلامی کشور ما جایی ندارد و نوع مطرود والدین و خانواده هاست، نوعی اضطراب دائم درباره امکان فاش شدن رابطه در طرفین وجود دارد. نوع دیگر اضطراب و نگرانی که بیشتر گریبان گیردختران است، ترس از بی وفایی و خیانت طرف مقابل است.
۲. افسردگی: از آنجا که این گونه روابط اغلب به ازدواج منتهی نمی شود و همراه با بی وفایی و خیانت است، باعث سرخوردگی در فرد میشود و افسردگی شدید او را به دنبال دارد.
٣. احساس گناه: یکی از ویژگیهای دوران جوانی، «بیداری وجدان اخلاقی» است. در اوقاتی که جوان به سمت امور ضدارزشی میرود، وجدانش او را زیر تازیانههای نکوهش قرار میدهد و چون رابطه دختر و پسر را جامعه دینی و ارزشی نمی پسندد و شرع مقدس از آن نهی فرموده است، وجدان بیدار در مقابل آن موضع گیری میکند و در فضای فکری خود دچار احساس گناه شديد میشود.
۴. ازبین رفتن تمرکز حواس: این روابط معمولا از یک گفت وگوی ساده شروع میشود و رفته رفته تا آنجا پیش میرود که تمام انرژی عاطفی فرد را صرف خود میکند و یک یا هر دو طرف احساس وابستگی شدید به یکدیگر پیدا میکنند و تمام قوای روحی و روانی شان در خدمت این رابطه درمی آید؛ در نتیجه تمرکز حواس برای دیگر امور زندگی نظیر تحصیل و عبادت و تفکر، ناممکن خواهد شد.